بازتاب نگاه استدلالی درمخزن الاسرار و خسرو و شیرین حکیم نظامی گنجه‌ای

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری زبان وادبیات فارسی ،دانشگاه الزهرا ،تهران ،ایران

2 دانشیار گروه زبان وادبیات فارسی دانشگاه الزهرا ، دانشکده ادبیات ، تهران ، ایران

چکیده

استدلالی از موارد با ارزش علمی است که در تمام زمینه‌های دانش بشری از قبیل مباحث فلسفی، حکمی، اخلاقی، شرعی، تعلیمی و ... به کار می‌رود. این نوع نگاه ریشه در مباحث افلاطون و ارسطو درباره‌ی کارکرد هنر و شعر دارد. در این میان، برداشت شاعران فارسی‌گو از جمله نظامی که بین شعر و حکمت و دانایی قائل به همپوشانی معنایی بودند، با دیدگاه ارسطو قرابت بیشتری دارد. زیرا او برخلاف افلاطون که شعر را محصول «جذبه و بی‌خبری» شاعر می‌دانست و «الهام» شاعرانه را به شکلی از جنون مرتبط می‌کرد، معتقد است شاعر که از نوعی آگاهی برتر برخوردار است، می‌تواند با تقلید از «واقعیت آرمانی» به تطهیر و تزکیه روح آدمی یاری رساند. بنابراین کار شاعر ریشه در نوعی منطق و خرد دارد که هر نوع نگاه استدلالی را پوشش می‌د‌هد. نظامی که بر علوم عصر خود نظیر: منطق، فلسفه،کلام، پزشکی و نجوم آگاهی داشته، همواره نتایج کاربرد حکمت و خرد را ارج نهاده است. نگاه منطقی نظامی موجب شده که او در اثبات و تأیید و تفهیم اشعارش به انواع استدلال مانند: قیاس، استقراء و تمثیل در زمینه های: ادبی، عقلی، اجتماعی، تعلیمی، تمثیلی، کلامی، تأویلی، نقلی، شرعی، جغرافیایی و تاریخی روی آورد. نتایج به دست آمده نشان می‌دهد که در خسرو وشیرین و مخزن الاسرار که به ترتیب آثاری غنایی و تعلیمی محسوب می‌شوند، بیشترین نوع استدلال شامل قیاس در زمینه‌های عرفانی، حکمی ـ تعلیمی، پزشکی، اسطوره‌ای و هرمونتیک از شکل اول است، تمثیل در مرحله‌ی دوم قرار دارد و استقراء به ندرت به چشم می‌خورد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Reflection of Reasoning in Makhzan al-Asrar and Khosrowa and Shirin by Nizami Ganjavi

نویسندگان [English]

  • Roghayeh Shabani 1
  • Hossayn Faqihi 2
1 Persian Literature p.h.d. ,univerrsity alzahra,Tehran,Iran.
2 -professor Alzahra University- Iran – university Alzahra- Faculty of Persian language and Literature
چکیده [English]

Reasoning is a valuable science that is used in field of human knowledge such as philosophy, theology, ethics, religion, education, etc. Reasoning originates from Plato’s and Aristotle’s discussions upon application of arts and poetry. Persian poets’ conception of reasoning, specifically Nizami’s, who believed in semantic overlap between poetry, knowledge and wisdom, is closer to Aristotle’s views. Unlike Plato who deemed poetry as an outgrowth of fascination and incognizance in poets and somehow linked poetic inspiration to insanity, Aristotle’s maintained that poets enjoyed sparkling wit and could aid in purification of human soul by pursuing ideal reality. Therefore, the work of the poet is rooted in a kind of logic and wisdom that covers every kind of reasoning. Nizami who was cognizant of the sciences of his time such as logic, philosophy, theology, medicine and astronomy, always appreciated the fruits of wisdom and reason. Nizami’s logical insights have led him towards some forms of reasoning such as analogy, induction, and allegory. He has benefitted from these forms of reasoning on literary, intellectual, social, educational, allegorical, theological, paraphrastic, narrative, religious, geographic and historical grounds to substantiate and clarify his poems. In-depth study of the lyric work “Khosrow Shirin” and the didactic work “The Treasury of Mysteries” indicates that the oft-used form of reasoning is analogy on mystical, educational, medical, mythical, and hermeneutic grounds in the first form. Next comes allegory and finally induction which is seldom seen.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Nizami
  • reasoning
  • Khosrow Shirin
  • The Treasury of Mysteries
  • way of expression
قرآن کریم.(۱۳۸۹). ترجمه­ی مهدی الهی­قمشه‌ای، تهران: بهشت جاوید.
ابن­بابویه، محمدبن­علی.(۱۳۶۹). من لایحضره الفقیه.ترجمه­ی محمدجواد غفاری و صدرالدین بلاغی، تهران: صدوق.
احمدی، بابک.(1387). حقیقت و زیبایی درس­های فلسفه­ی هنر. تهران: مرکز.
ارسطو.(1378). فن شعر. ترجمه­ی عبدالحسین زرین­کوب، تهران: امیرکبیر.
اژه‌ای، محمد.(۱۳۸۵). مبانی منطق.تهران: سمت.
افلاطون.(1395). دوره­ی آثار. ترجمه­ی محمدحسین لطفی، تهران: خوارزمی.
آقایانی­چاوشی، لیلا.(۱۳۹۴). نقش حکمت در کلاسیک­شدن متون ادبی عرفانی منثور (مطالعه موردی مقالات شمس). پایان‌نامه‌ی دکتری دانشگاه الزهرا.
ثروتیان، بهروز.(۱۳۷۶). اندیشه­های نظامی­گنجه­ای. تبریز: آیدین.
ـــــــــــــ.(1388). هنر و اندیشه­ی نظامی­گنجه­ای. تهران: همشهری.
خوانساری، محمد.(۱۳۷۳). منطق صوری. ج ۱و۲، تهران: آگاه.
درزی، علی.(1389). شیوه­ی استدلال نحوی. تهران: سمت.
زرین­کوب، عبدالحسین.(۱۳۴۷). با کاروان حله. تهران: جاویدان.
______________.(۱۳۷۴). پیر گنجه در جستجوی ناکجاآباد. تهران: سخن.
سعادتی، افسانه؛ شجری، رضا.(1389). «رویکرد مولانا نسبت به استدلال». ادبیات عرفانی دانشگاه الزهرا، دوره­ی۱، شماره­­ی ۲، صص ۱۲۵- ۱۵۰.
سعدی، مشرف­الدین ­مصلح­بن ­عبدالله.(۱۳۷۵). بوستان. تصحیح غلاحسین یوسفی، تهران: خوارزمی.
شریعتمداری، علی.(1351). فلسفه­ی تعلیم و تربیت. اصفهان: تففی.
شفیعی­کدکنی، محمدرضا.(۱۳۷۵). صورخیال در شعر فارسی. تهران: آگاه.
صباغیان، محمدجاوید.(1369). «تصاویر خیال در خسرو و شیرین نظامی». جستارهای ادبی، شماره­ی88-89، صص35-65.
طغیانی، اسحاق؛ حاتمی، حافظ.(1390). «رابطه­ی ادبیات و اخلاق با رویکردی به آثار نظامی گنجه­ای». پژوهش­نامه ادبیات تعلیمی، دوره­ی 3، شماره­ی 10، صص63- 82.
طوسی، خواجه ­نصیرالدین. (1352).اساس­الاقتباس. تصحیح مدرس­ رضوی، تهران: دانشگاه تهران.
عامری، زهرا؛ پناهی، مهین.(1394). «بازتاب نماد آینه در عرفان و اسطوره با تکیه بر بندهشن و مرصادالعباد». ادبیات عرفانی دانشگاه الزهرا، دوره­ی7، شماره­ی13، صص 143- 174.
غررالحکم و دررالکلم.(1410ق). گردآورنده عبدالواحدابن­محمد آمدی، تصحیح مهدی رجایی، قم: دارالکتاب اسلامی.
ملاصدرا، صدرالدین­محمد­بن ابراهیم قوامی­شیرازی.(1362). منطق نوین. ترجمه و شرح عبدالحسین شکوه­الدّینی، تهران: آگاه.
مدللیان، زهرا.(۱۳۸۸). تاثیر احتجاجات قرآنی (تمثیل و جدل) بر شیوه­ی بیان مثنوی معنوی. پایان­نامه­ی کارشناسی­ارشد دانشگاه الزهرا.
مظفر، محمدرضا.(۱۳۷۶). منطق. ترجمه و اضافات علی شیروانی، ج۲، قم: قدس.
ملکشاهی، حسن.(1367). ترجمه و شرح اشارات و تنبیهات ابن­سینا. تهران: سروش.
نظامی­گنجوی، الیاس­بن­یوسف.(۱۳۹۲الف). خسرو و شیرین. مصحح حسن وحید دستگردی به کوشش سعید حمیدیان، تهران: قطره.
ـــــــــــــــــــــــــ.(1392ب). مخزن­الاسرار. تصحیح حسن وحیددستگردی به کوشش سعید حمیدیان، تهران: قطره.
نهج­البلاغه.(1379). ترجمه­ی محمد دشتی، قم: محدث.
نعمانی، شبلی.(1395). شعرالعجم. ترجمه­ی سیدمحمدتقی فخرداعی­گیلانی. تهران: دنیای کتاب.