تحلیلی بر رابطه میان روش آزمون سازی ، گونه شخصیت و جنسیت: موردی از فراگیرندگان ایرانی زبان انگلیسی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی

2 دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی

چکیده

در طول چند دهه گذشته، تحقیقات زیادی برای شناسائی و خنثی کردن عوامل ایذائی تاثیرگذار بر نتیجه آزمونهای زبان صورت گرفته است. در این راستا و باتوجه به فرضیات مطرح شده توسط محققینی از قبیل باخ من (۱۹۹۰)، شو هامی و همکاران (۱۹۹۳) و باخ من و همکاران (۱۹۹۶)، تحقیق حاضر به منظور بررسی تاثیر شیوه آزمون، نوع شخصیت آزمودنی ها و جنسیت آنها برنتیجه آزمونها و همچنین بررسی رابطه این متغییرها در ارتباط با آزمونهای زبان صورت پذیرفته است تا بتوان مناسبترین شیوه های آزمون را برای انواع شخصیتها و جنس زن ومرد شناسائی کرد که این به نوبه خود می تواند با کاهش دادن میزان انحراف در طراحی و استفاده از آزمونهای زبان ، اعتبار آنها را تاحد زیادی افزایش دهد. برای تحقق بخشیدن به این هدف، سه نوع آزمون اختصاصی (کلز، چهار جوابی و باز) برای این پژوهش طراحی واستاندارد سازی گردید. افراد شرکت کننده در این پژوهشی علاوه بر سه ازمون فوق، در یک مصاحبه حضوری شرکت کرده و به سوالات آزمون شخصیت آیزنگ ( ای پی کیو) نیز جواب دادند. با بکارگیری تجزیه و تحلیل های آماری لازم (آنالیزواریانس، آزمون تی، آزمون پست هاک و آزمون خی ۲) مشخص گردید که : شیوه آزمون تاثیری در عملکرد افراد شرکت کننده ی آزمونهای این پژوهشی ندارد. نوع شخصیت وجنسیت متغییرهای تاثیرگذار بر عملکرد افراد در آزمونهای زبان میباشند. متغیرهای نوع شخصیت و جنسیت رابطه ی مشخص و معنی داری با شیوهی آزمون ندارند تابتوان شیوه های آزمون متناسب برای انواع شخصیتها و جنس زن و مرد پیشنهاد کرد. در ارتباط با عملکرد افراد در آزمونهای مختلف، رابطه مشخص و معنی داری بین متغییرهای نوع شخصیت وجنسیت وجود ندارد. آنها آزمون تافل داده شد. آزمودنی ها بر اساس نمره آزمون به سه سطح تبحر زبانی تقسیم شدند. تحقیق در دانشگاه آزاد آسلامی قائم شهر انجام شد. در مرحله بعدی، آزمونهای بسته و نیز پرسشنامه استراتژی خواندن در سه سطح برگزار شد. سپس، سه آزمون بسته فارسی به همراه پرسشنامه های استراتژی خواندن اجرا شد. نهایتاً، داده ها جمع آوری و تحلیل شد. نتایج نشان داد که مهارتهای خواندن در زبان اول می تواند در سطوح مختلف تأثیرات متفاوتی را از زبان فارسی به زبان انگلیسی انتقال دهند. ولی در سطوح پایین چنین نتیجه ای مشاهده نشد. و این موید این مطلب است که مهارتهای خواندن در زبان اول تنها زمانی می توانند انتقال یابند که افراد به سطح آستانه زبانی رسیده باشند. بنابراین فرضیه صفر مبنی بر اینکه ارتباط بین توانایی خواندن در زبان اول و دوم وجود ندارد در سه سطح زبانی به آزمون گذاشته شد و تنها در سطح پیشرفته رد شد.

عنوان مقاله [English]

An Analysis of the Relationship between Test Method, Personality Type, and Gender: A Case of the Iranian EFL Learners

نویسندگان [English]

  • parviz birjandi 1
  • ghodrat rostamlou 2
چکیده [English]

During the last few decades of the twentieth century, many research studies have been carried out in order to delve into the construct-irrelevant factors affecting language test performance of EFL/ESL learners. In line with this orientation and on the basis of some relevant assumptions made by scholars like Bachman (1990), Shohamy et al. ( 1993), Bachman et al, ( 1996), etc. , the study reported here was designed to examine the impact of test method, personality type and gender on the Iranian EFL learner's test performance and analyze the probable patterns of interaction between these variables in order to suggest appropriate test methods for different personality types and the two sexes and consequently maximize validity and minimize biasedness in language testing. To fulfill the above-mentioned objective, a group of 125 Iranian EFL learners were asked to take three language measures exclusively developed for the present study (a multiple-choice test, an open-ended test and a cloze test ), an oral interview and the Eysenck Personality Questionnaire.Concerning    test method effect, we could conclude that this  variable  per  se does not significantly  affect the Iranian EFL   learners'  test performance.  Likewise,   neuroticism  was not  found to be a significant  factor in this respect. However, our  data  analysis   results revealed  that extroversion  and sex positively    affect    the     subject's    test   performance    and psychoticism  negatively do so. With   regard   to   the    relationship  between  the  above mentioned variables,  it  was   found that test method is significantly   related  neither  to   personality type nor to sex. We  also  could  not find any interaction effect between personality  type and sex in relation  to different test methods.